سید امیر حسینسید امیر حسین، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره

شکوفه زندگی ما

آخرین هفته

1391/2/6 10:35
نویسنده : مامان خوشبخت
1,368 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز یعنی سه شنبه  1391/2/5 عصر به اتفاق پدرت و مامی رفتیم دکتر ....خوشحال بودم و حال هممون خوب بود (شکر خدا)(راستی چند روز پیش =درت ماشین رو فروخت  با همون قیمتی که خریده بود و الان یک ال 90 امانتی دستشه) اونجا من و مامی رفتیم مطب و پدرت دنبال جای پارک بود حدود 45 دقیقه منتظر شدم تا رفتم داخل مطب(دکتر بخاطر فامیلی من سوال کرد و در مورد اون دو تا مشکلم با هاش صحبت کردم که راهنمایی ام نمود) خلاصه گفت دوشنبه 1391/2/11 صبح ساعت 6 بریم بیمارستان سینا واسه تولد تو گل پسرم...کاکل زری من وبابایی

 

بعد دکتر رفتیم واسه خرید هدیه پدرت برای من...البته به سلیقه خودم.........

(کباب ظهر و عواقب بودار اون)

موقع برگشتن باران شدیدی می اومد ....پدرت رفت کمی خرید کرد(دلستر وآبمیوه .....واسه اومدن تو)

شب خوبی بود شکر خدا.خدایا ممنونتم خدایا متشکرم خدایا تو بهترینی خدایا تو مهربانترینی

صبح خانم هاشمی  و فاطی جون و عصر...حانیه و زهرا و بابا و شیوا تماس گرفتن .

مجی می گفت چه معروف شدی و کلی شوخی در مورد دادن آگهی به روزنامه واسه تاریخ سزارین من...

 

عزیز دلم ...کی نگرانم و اظطراب دارم واسه همین دیشب خوب نخوابیدم.خیلی فکرها توی سرم میچرخه اول سلامتی تو و بعدش اینکه ایا من میتونم از تو مراقبت کنم.....زندگی جدیدمون چطور خواهد بود و از همه مهمتر اینکه من می تونم مثل سابق به شوهر نازنینم برسم و راضی نگهش دارم...آخه اون توی این 9 ماه خیلی اذیت شده.........

امیدوارم دوران زایمان و رفت وآمدها هم به لطف و عنایت خدا بخیر و خوشی و سلامتی بگذره.....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)