استراحت مطلق
دقیقا از 1390/10/7 من به گفته دکترم محکوم به استراحت مطلق شدم.امروز روز 6 است...دائم باید دراز کش باشم،بشدت پاهایم درد میگیرد. وقتم رو با جدول و سریال و اینترنت و بیکاری پر میکنم.حتی نماز را هم دراز کش می خونم تقریبا اصلا نماز حال نمیده. پدرت هم صبح میره و عصر میاد و مامی تمام کارهای خونه رو میکنه.بابایی هم بعضی وقتها میاد اینجا. دلم واسه پدرت میسوزه.....حس دور بودن از هم رو دارم. شبها زیاد راحت نمی خوابم ودر کل فقط باید خدا کمکم کنه که صبرم زیاد بشه. این ما بین تکانهای تو عزیز دلم ،نفسم حس خوبی بهم میده....عشق من سعی کن زیادحرکت کنی تا مامان شاد بشه. خدایا کمکم کن....خدایا به همسرم هم کمک کن. خدای مهربو...
نویسنده :
مامان خوشبخت
10:01